روز گذشته، ۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۰ (۲ مه ۲۰۲۱)، رسانههای انگلستان از پرداخت ۴۰۰ میلیون پوند بدهی دولت این کشور به ایران در قبال آزادی نازنین زاغری، شهروند بریتانیایی گروگان گرفته شده توسط سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در آیندهای نزدیک خبر دادند. این خبر بعدتر از سوی وزارت خارجه تکذیب شد ولی مذاکره برای معاوضه نازنین زاغری با بدهی انگلیس به ایران در ۵ سال گذشته ادامه داشته است.
پیشتر در تاریخ ۷ اردیبهشت ۱۳۸۹ برابر با ۲۷ آوریل ۲۰۱۰، دولت انگلستان از سوی دادگاه لاهه متعهد شد تا این مبلغ را به عنوان بخشی از پیشپرداخت دولت شاهنشاهی ایران برای خرید ۱۳۵۰ تانک شیر ۱ و ۲ به ایران بپردازد، تانکهایی که قرارداد خریدشان در تاریخ ۱۸ بهمن ۱۳۵۷ برابر با ۷ فوریه ۱۹۷۹ برای نیروی زمینی ارتش شاهنشاهی ایران از طرف دولت شاپور بختیار لغو شد.
چهار روز پیش از لغو قرارداد خرید تانکهای شیر ۱ و ۲ (چیفتن ارتقایافته)، دولت بختیار دهها قرارداد نظامی با ایالات متحده آمریکا شامل خرید ۱۶۰ فروند هواپیمای جنگنده اف-۱۶، هفت فروند هواپیمای هشدار زودهنگام هوابرد (آواکس) ئی-۳آ (E-3A)، شانزده فروند هواپیمای شناسایی تاکتیکی آراِف-۴ئی (RF-4E)، دو فروند ناوشکن، یک زیردریایی و دهها اقلام و تجهیزات نظامی دیگر را به تاریخ ۱۴ بهمن ۱۳۹۹ لغو کرده بود. پس از آن، دولت موقت به رهبری بازرگان و سپس رژیم نوپای جمهوری اسلامی دهها قرارداد خرید تجهیزات نظامی دیگر را که هنوز لغو نشده بودند، فسخ کردند. لغو این قراردادها ضرر مالی شدیدی به اقتصاد ایران وارد کرد و آسیب شدیدی به توان رزمی نیروهای مسلح ایران زد.
در سال ۱۳۵۳ دولت شاهنشاهی ایران ۱۲۵ دستگاه تانک شیر ۱ و در سال ۱۳۵۴ تعداد ۱۲۲۵ دستگاه تانک شیر ۲، نمونههای ارتقایافته و پیشرفتهتر از حدود ۷۰۷ دستگاه تانک چیفتن مارک ۳ و ۵ موجود در خدمت نیروی زمینی ارتش شاهنشاهی ایران را به دولت انگلستان سفارش داد. تانکهایی که بنا بود از سال ۱۳۵۹ تحویلشان آغاز شود تا تقویت توان زرهی نیروی زمینی ارتش ایران در برابر صدها تانک تی-۵۵ و تی-۶۲ تازهتحویل نیروی زمینی عراق را افزایش دهد. هزینه قراردادهای خرید تانکهای شیر ۱ و ۲ افزون بر ۶۵۰ میلیون پوند (حدود ۱ میلیارد و ۴۰۰ میلیون دلار) بود که پیشاپیش از طرف دولت شاهنشاهی ایران پرداخت شده بود تا روند طراحی و توسعه و ساخت این تانکها را تسریع کند.
تانکهای چیفتن در ارتش شاهنشاهی ایران
در سالهای پس از جنگ جهانی دوم، تانکهای اصلی میدان نبرد ارتش شاهنشاهی ایران به صورت کمک نظامی و خرید تسلیحاتی از ایالات متحده آمریکا تامین شدند. در راستای مقابله با خطر فزآینده تانکهای تی-۵۴ و تی-۵۵ ساخت اتحاد جماهیر شوروی که در دهه ۱۳۴۰ خورشیدی تحویل نیروی زمینی عراق شده بودند و همچنین تانکهای تی-۶۲ ارتش سرخ مستقر در واحدهای مختلف این نیرو در مناطق جنوبی این کشور و نزدیک به مرزهای ایران، حکومت شاهنشاهی ایران ۴۶۰ دستگاه تانک اصلی میدان نبرد ام۶۰آ-۱ (M60A1) در سال ۱۳۴۷ به ایالات متحده سفارش داده و در سالهای ۱۳۴۸ و ۱۳۴۹، تمامی تانکهای مورد نظر را دریافت میکند. تا پیش از آن، نیروی زمینی ارتش شاهنشاهی ایران از تانکهای ضعیفتر ام۴۷ و ام۴۸ تحویلی در سالهای ۱۳۳۷ تا ۱۳۴۱ استفاده میکرد.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
قابلیتهای تانک ام۶۰آ-۱ روی کاغذ و چه در واقعیت (میدان برد) با تانکهای ساخت اتحاد جماهیر شوروی سابق برابری میکرد. برای حفظ برتری در میدان نبرد زمینی، حکومت شاهنشاهی ایران به دنبال تانکی قدرتمندتر از این تانک آمریکایی بود. در پی آن در سال ۱۳۵۰ تانک چیفتن انگلیسی انتخاب و تعداد ۷۰۷ دستگاه از آن سفارش داده میشود. تانکی مجهز به توپ اِل۲۱۱آ۵ (L211A5) ۱۲۰ میلیمتری که نهتنها از توپ ۱۰۵ میلیمتری اِم۶۸ئی۱ (M68E1) تعبیهشده روی تانک ام۶۰آ-۱ قویتر بود بلکه از توپ ۱۱۵ میلیمتری یو-۵تیاِس (U-5TS) تعبیهشده روی جدیدترین تانک روسی یعنی تی-۶۲ نیز قویتر بود. نهتنها سلاح قدرتمند این تانک بلکه بسیاری از قابلیتها و تواناییهای آن سبب شده بود تا چیفتن قویترین تانک جهان غرب به حساب آید و توجه ایران و به خصوص شخص محمدرضا شاه پهلوی را به خود جلب کند تا با استفاده از آن بتواند از مرزهای ایران در برابر تهاجم کشورهای خارجی محافظت کند.
در مجموع ۷۳ دستگاه تانک چیفتن مارک ۳پی و ۶۳۴ دستگاه چیفتن مارک ۵پی به همراه ۳۰ دستگاه چیفتن اِیآروی (Chieftain ARV) مجهز به جرثقیل برای جابهجایی چیفتنهای معیوب و همچنین ۱۴ دستگاه چیفتن اِیویاِلبی (Chieftain AVLB) که نمونه پلگذار بودند تا سال ۱۳۵۴ تحویل نیروی زمینی ارتش شاهنشاهی ایران شدند و به خدمت لشکرهای ۱ و ۲ پیاده و همچنین لشکرهای ۱۶، ۸۱ و ۹۲ زرهی در تهران، قزوین، کرمانشاه و اهواز در آمدند. پس از مدتی، ضعفهای این تانکها به خصوص از ناحیه پیشران یا موتور برای نیروی زمینی ارتش شاهنشاهی ایران مشخص شد. این مساله سبب شد تا حکومت پهلوی به دنبال نمونهای بهبودیافته و بسیار توانمندتر از چیفتن مارک ۵پی برود.
در راستای رفع ضعفهای تانکهای چیفتن مارک ۳پی و ۵پی، کارخانه سازنده تانک چیفتن پروژه ۴۰۳۰ را توسعه داد. که در نتیجه فاز ۱ آن چیفتنی مجهز به یک سامانه هدفگیری لیزری، گیربکس اتوماتیک، مخزن سوخت اضافی با قابلیت ۲۳۰ لیتر سوخت، کف بدنه مقاومشده در برابر مینهای ضدتانک و در نهایت سامانه تعلیق جدید ساخته شد. در مجموع ۱۸۵ دستگاه تانک از این مدل نیز به دست دولت ایران در سال ۱۳۵۴ سفارش داده شد که در سال ۱۳۵۷ تحویل شدند.
شیر ۱ و ۲، تانکهایی طراحیشده بر اساس نیازهای عملیاتی ارتش شاهنشاهی ایران
از آنجا که ۴۵۰ دستگاه تانک ام۴۷ و ۲۶۰ دستگاه تانک ام۴۸ نیروی زمینی ارتش شاهنشاهی ایران دیگر کارایی موثری علیه تانکهای نسل جدید اتحام جماهیر شوروی نداشتند و عمر عملیاتی آنها بنا بود در دهه ۱۳۶۰ خورشیدی به پایان برسد، نیروی زمینی ارتش نیازمند تعداد بیشتری از تانکهای چیفتن بود تا نهتنها آنها را به عنوان جایگزینی برای این تانکهای قدیمی استفاده کند بلکه گردانهای تانک لشکر ۸۸ زرهی تازهتاسیس زاهدان را با آنها تجهیز کند. از آنجا که تانک چیفتن فاز ۱ پروژه ۴۰۳۰ نیز نیازمندی ایران را به یک تانک اصلی میدان نبرد برای مقابله با تانکهای پیشرفتهای چون تی-۷۲ در دهه ۱۳۶۰ خورشیدی نیز تامین نمیکرد، بنابراین فاز ۲ و ۳ پروژه ۴۰۳۰ نیز به درخواست ایران آغاز شد تا پیشرفته و برترین تانک اصلی میدان نبرد در جهان برای استفاده نیروی زمینی ارتش ایران طراحی و ساخته شود.
فاز دوم پروژه بعدا شیر ۱ نام گرفت. تانکی با جلو بدنه و برجک مشابه به تانکهای چیفتن، اما با عقب بدنه تغییریافته برای تعبیه موتور دوازده سیلندر توربوشارژ ساخت رولزرویس با توان ۱۲۰۰ اسب بخار به جای موتور شش سیلندر لیلاند ال۶۰ مارک ۷آ و ۱۰آ با توان ۷۲۰ و ۷۵۰ اسب بخار که در چیفتنهای مارک ۳ و ۵ وجود داشت. علاوه بر یک موتور قدرتمند، شیر ۱ مجهز به یک گیربکس جدید دیوید براون تیاِن۳۷، یک سامانه خنککننده جدید موتور و گیربکس و یک واحد تعلیق بهبودیافته و تمامی ویژگیهای بهبود یافته فاز یک پروژه ۴۰۳۰ بود. در مجموع، تعداد ۱۲۵ دستگاه از این تانک در سال ۱۳۵۳ توسط ایران سفارش داده شد و هزینه توسعه و ساختشان به طور کامل از طرف حکومت شاهنشاهی پرداخت شد.
فاز ۲ پروژه ۴۰۳۰ تانک چیفتن که شیر ۱ نام گرفته بود نیز تمامی نیازهای ارتش شاهنشاهی ایران را تامین نمیکرد، بنابراین یک قرارداد جدیدتر در سال ۱۳۵۴ منعقد شد تا ۱۲۲۵ تانک دیگر اینبار از نوع فاز ۳ پروژه ۴۰۳۰ از طرف حکومت شاهنشاهی ایران خریداری شود. بنا بود تانک شیر ۲ علاوه بر داشتن تمامی ویژگیهای تانک شیر ۱ به یک زره کاملا بهبودیافته ساخت شرکت آمریکایی کبهام (Cobham)، یک سامانه تعلیق اتوماتیک با قابلیت برنامهریزی توسط خدمه و همچنین یک سایت هدفگیری با قابلیت استفاده در شب برای خدمهاش تجهیز شود. نخستین پیشنمونه تانک شیر ۱ در فرودین ۱۳۵۶ تکمیل شده بود در حالی که نخستین پیشنمونه شیر ۲ در مهرماه ۱۳۵۷ تکمیل شد. قرار بود، ۱۲۵ تانک شیر ۱ و همچنین ۱۸۵ دستگاه تانکهای چیفتن پروژه ۴۰۳۰ فاز ۱ در سالهای ۱۳۶۰ خورشیدی به سامانهها و برخی تجهیزات تانک شیر ۲ نیز تجهیز شوند.
سرنوشت تانکهای شیر ۱ و ۲ پس از لغو قرارداد خریدشان
در بهمنماه ۱۳۵۷، زمانی که دولت بختیار قرارداد خرید این تانکها را لغو کرد، ۱۲۵ دستگاه تانک شیر ۱ در مرحله پایانی تولید قرار داشتند و کار ساخت ۲۵۰ دستگاه از ۱۲۵۰ دستگاه شیر ۲ نیز در کارخانه مهماتسازی سلطنتی لیدز (Royal Ordnance Factory Leeds) آغاز شده بود. در پی لغو یکجانبه خرید تانکهای شیر ۱ و ۲ توسط دولت شاپور بختیار، ۱۲۵ دستگاه تانک شیر ۱ موجود با اندکتغییراتی به عنوان بخشی از ۲۷۴ دستگاه تانک چیفتن خالد سفارش داده شده توسط دولت اردن به ارزش ۲۶۴ میلیون پوند به نام تانک خالد این کشور فروخته شده و در سالهای ۱۳۶۰ تا ۱۳۶۴ تحویل نیروی زمینی اردن شدند.
درحالیکه تانکهای شیر ۱ ایران به اردن فروخته شدند، کارخانه مهماتسازی سلطنتی لیدز، ۲۵۰ دستگاه تانک شیر ۲ را که از بهمنماه ۱۳۵۷ کار ساختشان متوقف شده بود با اندکتغییراتی در طراحیشان تحت فاز ۴ از پروژه ۴۰۳۰ به تانکهای اصلی میدان نبرد چلنجر ۱ (Challenger 1) برای استفاده نیروی زمینی سلطنتی انگلستان تبدیل کرد. در مجموع ۴۲۰ دستگاه تانک چلنجر ۱ برای استفاده نیروی زمینی سلطنتی انگلستان تولید شد که شامل ۲۵۰ دستگاه شیر ۲ پیشین ایران است. تولید آخرین چلنجر ۱ در سال ۱۳۶۹ صورت گرفت. این تانکها به طور موثر در جنگ خلیج فارس ۱ مورد استفاده واقع شدند و کارایی بالایشان را علیه نیروی زمینی عراق و تانکهای روسی آن چون تی-۷۲ به نمایش گذاشتند. این تانکها تا سال ۲۰۰۱ در خدمت ارتش انگلستان باقی ماندند و در نهایت با چلنجر ۲ جایگزین شدند.
پس از آغاز جایگزینی تانکهای چلنجر ۱ با چلنجر ۲ در ارتش سلطنتی انگلستان، چلنجر ۱های از رده خارج و مازاد برای فروش به کشورهای متحد و همپیمان انگلستان ارائه شدند. در پی آن در سال ۱۳۷۸، ۲۸۸ دستگاه از این تانکها به اردن فروخته شدند. در سال ۱۳۸۱، ۱۰۴ دستگاه چلنجر ۱ دیگر اینبار از سوی دولت انگلستان به اردن اهدا شدند که دلیل آن حمایت دولت این کشور از عملیات ائتلاف به رهبری آمریکا برای سرنگونی دیکتاتور عراق، صدام حسین بود. تانکهای چلنجر ۱ در نیروی زمینی ارتش اردن جایگزین تانکهای چیفتن پروژه افوی ۴۰۳۰ فاز ۳ شدند. چلنجر ۱ در اردن، الحسین نام گرفت.
حال پس از ۴۲ سال و با موافقت دولت آمریکا، دولت انگلستان بنا دارد ۴۰۰ میلیون پوند بدهی خود را به عنوان بخشی از هزینه پرداختی ایران برای خریداری ۱۳۵۰ دستگاه تانک شیر ۱ و ۲ و همچنین دهها تانک چیفتن حامل پل متحرک و جرثقیل امداد که توسط حکومت پهلوی پرداخت شده بود را به ایران بازپس فرستد و در مقابل، رژیم جمهوری اسلامی نازنین زاغری، شهروند ایرانی-بریتانیایی که به اتهام واهی جاسوسی برای سرویس اطلاعاتی انگلستان (اِمآی ۶) حدود پنج سال را در زندان گذرانده و در معرض بازگشت به آن قرار گرفته است را آزاد کند.
اگر در بهمنماه ۱۳۵۷ حکومت تغییر نکرده بود، نیروی زمینی ارتش شاهنشاهی ایران با ۲۲۴۲ دستگاه تانک چیفتن، شیر ۱ و شیر ۲ به قدرتمندترین نیروی زمینی غرب آسیا تبدیل میشد، نیرویی که میتوانست لشکرهای زرهی ارتش عراق را مجهز به پیشرفتهترین تانکهای اصلی میدان نبرد ساخت اتحاد جماهیر شوروی در آن زمان چون تی-۷۲ را به راحتی در هم بکوبد و نگذارد یک وجب از خاک ایران به اشغال این کشور درآید.
وقوع انقلاب اسلامی و پیروزی آن نهتنها لغو قراردادهای خرید شیر ۱ و ۲ را به همراه داشت، بلکه با بازداشت، اخراج و اعدام صدها فرمانده، افسر ارشد و پرسنل باتجربه این نیرو به خصوص از گردانهای زرهی که تانک چیفتن را در خدمت داشتند همراه بود. این امر در نهایت سبب شد تا در تاریخ ۳۱ شهریورماه ۱۳۵۹ زمانی که نیروی زمینی ارتش عراق به طور رسمی به خوزستان هجوم آورد، لشکر ۹۲ زرهی اهواز تانک چیفتن عملیاتی به تعداد کافی برای دفع تجاوز ارتش عراق نداشته باشد.